دادم رو یه تیشرت نوشتن "ریدم دهن استاد کلاس هشت صبح"
میخوام درس و داشنگاه رو تعطیل کنم برم سراغ فوتبال , چندسال زحمت بکشم بلاخره برسم به تیم ملی , توی مقدماتی جام جهانی هم شدیدا بدرخشم و تیمُ برسونم به جام جهانی , توی جام جهانی هم یه کاری کنم دهن همه منتقدین باز بمونه و دهن یه سریاشونم سرویس شه تا بلاخره تیمُ میرسونم به فینال. توی فینال با بچه های تیم ملی صوبت میکنم تا دقیقه نود هیچ گلی رد و بدل نکنن تا اینکه من یه فرار خداداد عزیزیای بکنم و یه نفرم از اون پشت یه پاس علی داییای بده یه گل ایران به استرالیایی بزنم و بعد از اینکه گل زدم بدوئم سمت اون دوربینه که بقل پرچم کُرنر نصب کردن و یه کارت زردُ به جون بخرم و تیشرتمو درآرم و کل جهان ببینن که روی تیشرتی که از زیر پوشیدم نوشته "ریدم دهن استاد کلاس هشت صبح"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر